بدون شک دنیای امروز مدیون مغز و رویاهای درون آن است.
به لطف دانش فرضیه های مختلفی تست و آزمایش شدند تا یک راه مناسب برای درمان پیدا شد و این راه ادامه دارد تا اینکه یا ژن انسان ها انقدر قدرتمند شود که هیچ بیماری نگیرند، و یا هیچ بیماری غیرقابل درمانی نماند…
و همه چیز از رویا شروع شد. مثل رویای پرواز
و پزشکی هم مانند هر شاخه ای از دانش، با رویا هدفمند و نهادینه شد تا به امروز رسید و با کمک رایانه و اینترنت می رود تا مرزهای تازه ی درمان را پیش روی انسان و بیماران قرار دهد.
ذهن و قدرت آن در مدیریت اندام ها انکار ناپذیر است. امروزه انسانهای بسیاری در جهان به انواع مشکلات بینائی و شنوائی دچار هستند و پرسش این است که چرا مغز تازه متولد شده سلول به سلول هر یک از اعضای بدن را می سازد، اما وقتی به سن بلوغ می رسد این توانائی پایه ای را از دست می دهد؟
پژوهشگران چشم پزشکی در سراسر دنیا مشغول یافتن راه های نوین برای درمان انواع بیماری های چشمی هستند و در این راه شاید یک ایده هر چند غیرعلمی و آزموده نشده بتواند بصورت مستقیم یا غیرمستقیم راهی نو برای پژوهش باز کند.
یک نگاه تازه از یک زاویه تازه!
نگاه کردن تنها از یک زاویه تخصصی شاید خوب، اما درهای بسته را پیش روی ما قرار داده و در نتیجه ما را از وجود درب های باز دیگر که با روش های دیگر ما را به هدف می رسانند باز دارد. به قول معروف اگر می خواهید به موفقیتی دست یابید که کسی به آن دست نیافته، از راهی بروید که تا به حال کسی آنرا نرفته باشد!
در این راستا یک ایده پیشنهاد می شود که با ترکیب دانش های گوناگون در زمینه ژنتیک، چشم پزشکی وهیپنوتیزم احتمال یافتن یک روش درمانی بررسی شود.
البته یک نکته بسیار مهم این که من هیچ ادعایی درباره دانش چشم پزشکی، ژنتیک یا هیپنوتیزم ندارم و فقط از نگاه بسیار ضعیف یک بیمار چشمی این ایده را پیشنهاد می دهم.
و طبیعتا ارائه چنین پیشنهادی شاید خنده دار هم باشد و چه چیزی بهتر از این که بر لبان پزشکان محترم که وضعیت شغلی شان ایجاب می کند که عموما جدی باشند لبخندی نقش ببندد و اگر این ایده در همین مقدار هم کارائی داشته باشد، جای بسی خوشحالی است. اما خواهشی که از جامعه پزشکی محترم انتظار می رود اینست که این لبخند از روی آگاهی باشد نه آزموده نشده و حدس و گمان و اینکه چه کسی این سخن را گفته است!
می دانم اما و اگرهای بسیار زیادی وجود دارد. می دانم شاید از طرف هر یک از اساتید محترم در هر رشته از ژنتیک، چشم پزشکی تا استاد هیپنوتیزم حتی به درستی خنده دار بیاید.
اما یک اگر وجود دارد و اینکه:
اگر نتیجه دهد چه ؟
چه تعداد کم بینا، نابینا، کم شنوا و چه بسا سایر بیماری ها می توانند درمان شوند؟
یاد یک داستان جالب که باعث تحول دانش چشم پزشکی شد افتادم و اینکه
روزی کودکی با عینک به اصطلاح ته استکانی که نشان از چشمان بسیار ضعیف داشت با سایر کودکان فوتبال بازی می کرد و در یکی از شوتها توپ با شدت به چشمش خورده و شیشه عینک توی صورتش روی چشمانش شکست.
همه نگران بودند که کودک همین مقدار بینائی را هم از دست داد! اما در کمال تعجب کودک عنوان کرد دیدم بسیار بهتر شده. زیرا در یک اتفاق ساده تکه ای از شیشه عینک عدسی چشم را برش داده و دید فرد بسیار بهتر شد و امروز همان کار را با لیزر و روشهای مدرن و برای درمان عیوب انکساری چشم انجام می دهند که نام های مختلفی همچون لیزیک، لازک، فمتولیزیک و … دارد.
همانطور که مشاهده می فرمایید این دستاورد بزرگ نه با تحقیق و پژوهش، بلکه بدلیل یک اتفاق تلخ! و کاملا تصادفی کشف شد.
با توجه به اینکه پیش از انجام پژوهش کامل، نتیجه مشخص نخواهد بود، از این رو از جراحان یا متخصصان هیپنوتیزم محترم انتظار پاسخ مثبت یا منفی ندارم و فقط خواهشی که دارم اینکه لطفا بفرماییند این ایده شاید یک نگاه متفاوت باشد، اما آیا ارزش پژوهش را دارد یا خیر؟
امیدوارم اساتید بزرگوار در تمامی رشته ها از دکتر قاضی زاده هاشمی (وزیر بهداشت پیشین) استاد حسین الماسیان، دکتر مهدی فتحی رئیس انجمن هیپنوتیزم آسیا و فوق تخصص بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، حوزه پژوهشی جهاد دانشگاهی، موسسه رویان، خانم دکتر نارسیس دفتریان و همچنین انجمنهای مرتبط در این رشته ها در صورت امکان نظرات خود را در این زمینه اعلام بفرمایند.
اما ایده پیشنهادی من برای درمان مشکلات بینائی و شنوائی و چه بسا سایر روشهای درمانی چیست؟
امروزه نقش مدیتیشن در بهبود حال بیمار به اثبات رسیده و همچنین هیپنوتیزم در کنترل و درمان برخی بیماریها مخصوصا بیماریهای اعصاب و روان به اثبات رسیده. بطور خاص امروزه از هیپنوتیزم برای زایمان بدون درد، کاستن اضطراب مربوط به عملهای پزشکی و دندان پزشکی، آسم، بیماریهای معده و روده، تهوع ناشی از شیمی درمانی، و مدیریت درد استفاده می شود.
بر اساس مطالعات آزادی که داشتم متوجه شدم با هیپنوتیزم می توان به گذشته افراد، حتی دورانی که فرد در شکم مادرش بوده بازگشت.
http://www.pezeshkyemrooz.com/News/alternativemedicine/20113616489682
هیپنوتیزم شاخه ای از دانش روانشناسی می باشد که انسان را با تلقین به نوعی از خواب که البته با خواب معمولی فرق دارد برده و فرد را به دوره های قبلی زندگی اش می برد تا به بررسی و احتمالا رفع مشکلاتی که ناشی از گذشته فرد است بپردازد.
نمونه کامل و علمی تاثیر تلقین در بهبود بیماری فرد را در تجویز دارونما یا همان پلاسیبو توسط پزشک دانست.
رایجترین روشها برای ایجاد اثر پلاسیبو استفاده از دارونما (چیزی ظاهراً شبیه به دارو بدون هیچ اثر واقعی) و جراحیهای دروغین است. در روند استفاده از شبه داروها، یک قرص بدون اثر به بیمار داده میشود و به او گفته میشود که با خوردن این قرص حالش بهبود مییابد. البته بیمار نباید بفهمد که این قرص، قرص بیاثر است و شما در حال اجرای یک روند شبهدارویی بر روی وی هستید. تجربیات پزشکان نشان دادهاست که این پدیده روانی تأثیر بسیار بالایی در بهبود بسیاری از بیماران دارد.

اما از سوی دیگر نیاز ما به آگاهی داشتن درباره مراحل رشد مغز جنین است. یعنی همان زمانی که اندامهای بدن شروع به ساخته شدن می کنند.
در هفته بیست و چهارم تولد مغز نوزاد شروع به تنظیم تمام عملکرد بدن و فعالسازی سیستم شنوایی و بینایی میکند و تمام حواس کودک را گسترش میدهد.
هفته بیست و ششم
تا پیش از این این مدت مغز به شکل صاف بود. اما بافت آن در این مدت، شکل مواج به خود میگیرد. امواج مغزی با تقویت حسگرهای بینایی و شنوایی قویتر میشود.
این امواج مغزی از چه نوع هستند و چگونه حس گرهای بینائی و شنوائی را می سازند و یا قویتر می کنند؟
آیا می توان نمونه آزمایشگاهی این امواج مغزی را ساخت و فرد را به هفته 26 امی که در جنین هست برد و سپس با ارسال این امواج مغزی، بینائی و شنوائی را تقویت کرد؟
زبان مغز جنین برای تشکیل اجزای بدن

آیا با هیپنوتیزم می توان مغز را به دوران تولد برده و با دستورهای قابل درک برای مغز، امکان ترمیم بافت های غیر قابل تعمیر را فراهم کرد؟
باید از جنین در شکم مادر شروع کرد که ببینم مغز جنین چطور دستور ساختن بافتهای اصلی را می دهد. البته بدیهی است که در گام های اول می توان از جنین حیواناتی همچون گوریل و شامپانزهها که نقشه ژنی شبیه انسان دارند شروع کرد…

سخن پایانی اینکه هدفم از نوشتن این پیشنهاد این بود که انسان با کمک ترکیب ابزارها توانست به نتایج شگفت انگیز دست یابد. کافی است با نگاه ماهیتی نه یک نگاه از روی روزمره گی و عادی شده به هواپیماهای پهن پیکری که هر روز بارها و بارها از بالای سرمان رد می شوند بیندازیم تا حیرت کنیم.
امیدوارم دانش پزشکی و طب مکمل با همکاری هم بتوانند چاره ی تمام دردهای نوع انسان را جدا از نوع دین، باور و نژاد و جنسیت پیدا کنند.
به قول مولانای عزیز
هر یکی از ما مسیح عالمیست هر الم را در کف ما مرهمیست
مهدی محمدی دهقانی
www.Tebnam.ir
منابع
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%B2%D9%87
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%A8%D9%88
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%DB%8C%D9%BE%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B2%D9%85